|
داستان |
نویسنده |
مترجم |
ناشر |
1 |
سپید دندان |
جک لندن |
محسن سلیمانی |
افق |
2 |
کنت مونت کریستو |
الکساندر دوما |
محسن فرزاد |
افق |
3 |
بینوایان 1 (ژان والژان) |
ویکتور هوگو |
محسن سلیمانی |
افق |
4 |
هاکلبری فین |
مارک تواین |
محسن سلیمانی |
افق |
5 |
بیخانمان |
هکتور مالو |
محسن سلیمانی |
افق |
بر نفس خود ظفر یاب، زنهار از آن زمانی کان دیو سرکش شر، قید و عنان ندارد
چند ای بشر در عالم، لغزید پایت از ره؟ یک روز بی گنه باش، آری زیان ندارد
دانی چه گفت ابلیس روزی به نزد الله؟ «این آدمی که فضلی از ماکیان ندارد
دائم به دامم افتد، گویی منم خدایش!» گفتا: «پس آن بشر نیست، زآدم نشان ندارد
این آزمون گیتیست، مشغول حل آنم "دردا که این معمّا شرح و بیان ندارد"
سینا ایمانی(سال هشتم)
البته این داستان را تاکنون چهار نفر از دانش آموزان ادامه داده و برای دبیر نگارش ارسال کرده اند . ولی قرار بود اعضای گروه با مشورت هم ، نام شخصیت های اصلی و فرعی داستان را اصلاح و ویرایش کنند تا پس از رفع این مشکلات آن را در این وبلاگ قرار دهیم ، کماکان منتظریم !