بر نفس خود ظفر یاب، زنهار از آن زمانی کان دیو سرکش شر، قید و عنان ندارد
چند ای بشر در عالم، لغزید پایت از ره؟ یک روز بی گنه باش، آری زیان ندارد
دانی چه گفت ابلیس روزی به نزد الله؟ «این آدمی که فضلی از ماکیان ندارد
دائم به دامم افتد، گویی منم خدایش!» گفتا: «پس آن بشر نیست، زآدم نشان ندارد
این آزمون گیتیست، مشغول حل آنم "دردا که این معمّا شرح و بیان ندارد"
سینا ایمانی(سال هشتم)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.