ما وقتی به مدرسه رسیدیم فهمیدیم بچه های زیادی دیروز در مدرسه مانده بودند. وقتی از آقای کریمیان در مورد ماندن بچه های پرسیدیم، فهمیدیم برای تکمیل پروژه ها در مدرسه مانده بودند. من و کیان هم تصمیم گرفتیم در مدرسه برای تکمیل پروژه مان بمانیم. بعد از آن تقریبا همه ی بچه ها چند روز برای تکمیل پروژه هایشان ماندند و ما منتظر شروع هفتمین نمایشگاه دستاورد های دانش آموزی بودیم. و سعی می کردیم بچه های تا چهارشنبه سوری با هم دوست بمانند.
زمانی که دو روز تا شروع نمایشگاه مانده بود ، بر خلاف تصورات ، تقریباً همه ی پروژه ها کامل شده بودند ، لوگوی نمایشگاه به بهره برداری رسیده بود و پوستر نمایشگاه هم بین بچه ها توضیع می شد تا هر کس به نوبه ی خودش طبلیغاتی انجام دهد.
**************
بالاخره روز موعود فرا رسید و اولین روز نمایشگاه با شور و نشاط و یک نور افشانی حرفه ای از طرف کادر نمایشگاه شروع شد.
بچه ها هم کم نگذاشتند و کل کل های قدیمی خود را ادامه دادند ولی خوشبختانه دعوایی رخ نداد.
پروژه ها هم
همانطور که انتتظار می رفت خوب کار کردند و مشکل خاصی پیش نیامد فقط تنها مشکل این
بود که چند تا از بچه های کلاس های 2/3 و 1/3 آمدند و در دوتا از پروژه های 3/3 و
4/3 اختلال ایجاد کردند و از جایی که هیچ کس در این مدرسه اعتقادی به آدم فروشی
ندارد، بعضی ها آنها را فروختند (به ناظم گفتند) ولی خداروشکر بازهم دعوایی بین
کلاسها پیش نیامد ولی بچه های کلاس ما و کلاس 4/3 تصمیم گرفتند تا بعدا حسابی از
خجالت آنها در بیایند.
---
آرین غلامی راد
امیرمحمد آقایی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.