به نام خدا
مهران:"اسلحه ها آمادن ماشین هم آمادست،باید تا دیر نشده بریم جایی که ماشین انتقال زندانی را می خوایم پنچر کنیم".
طهمورث:"من که اصلاً حس خوبی ندارم،تازه مگه هکر قعطی یکی دیگه گیر میاریم که کار با فایل ها را بلد باشه".
فریبرز:"نه ما کار را با همین افراسیاب شروع کردیم با همینم تموم می کنم تازه این آشنا بود ما را داشت به پلیس لو می داد که خودش لو رفت دیگه هکر غریبه حتما خودمون و خانوادمون هم لو می ده ولی من یک چیزی یاد گرفتم که هیچ وقت به این هکر ها نمی شه اعتماد کرد".
مهران: "بسه دیگه مثل بچه ها باهم دعوا نکنید باید راه بیفتیم".
هر سه ی اونا سوار ماشین شدن و به سمت مسیر انتقال زندانی رفتن ولی چیزی که دیدن را باور نکردن.اتوبوس حمل زندانی با دوتا هلیکوپتر و چهارتا ماشین پلیس اسکورت می شد.از شانس اونا تو اتوبوس حمل زندانی دوتا از قاتل های بزرگ بودن و پلیس اصلاً نمی خواست اونا فرار کنند پس این مقدار اسکورت طبیعی بود.
مهران:"اه، آخه اینم شد شانس.لعنتی دیگه نمی تونیم کاری کنیم یا باید یک هکر مورد اطمینان پیدا کنیم یا افراسیاب را از زندان فرار بدیم که غیر ممکنه".
طهمورث:"صبر کنید.اونجا را نگاه کن،دوتا اتوبوس داره میره به سمت زندان،حتماً افراسیاب تو اون یکی".
فریبرز:"آخه احمق اون اتوبوس مسافرتی به زندان هم نمی ره حتماً راه شو عوض می کنه".
درینگ درینگ... .مهران:"بله.چی شده"؟
لهراسب:"مهران یک خبر برات دارم.این دوستت افراسیاب همه ی شما را لو داده و دیگه نمی خوان ببرنش زندان به شرطی که اون فایل هک کرده را به پلیس ها بده".
مهران:"لعنتی.می دونستم نمی شه به این افراسیاب اعتماد کرد.همه ی ما را لو داده.شانس اوردیم لب تابش دست ماست و فایل هم هنوز داریم.باید برگردیم شه و یه هکر کار درست پیدا کنیم".
فریبرز:"اصلاً ما به هکر چه نیازی داریم؟خودمون میریم اون اثر باستانی را پیدا می کنیم".
طهمورث:"خوب یکم فکر کن ما بدون داشتن اون فایل ها چجوری می خوایم مکانشو پیدا کنیم؟حتماً می گی یه نقش ی گردشگری بخریم توش مکانشو زده".
مهران:"شما دوتا بس می کنید یا نه؟اعصابمو خرد کردید شما دوتا.به نظر من شب بریم تو موزه ای که اثر را ازش دزدیدن یه فلش به کامپیوتر مرکزیشون می زنیم تمام اطلاعات درباره ی شئ را پیدا می کنیم".
بعد از کلی جر و بحث و دعوا تصمیم گرفتن که فایل های مورد نیازشون از موزه و اداره ی پلیس به روش دست و با استفاده از فلش بدزدن و چیزیو هک نکن و فایل هک اداره ی پلیس که تو لب تاب افراسیاب هست را بفروشن... .
نویسنده: آرین طاوسی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.